معنی جاودان و نوتاش

حل جدول

جاودان و نوتاش

سرمد


جاودان

نمیرا

نامیرا

خالد، سرمدی

عدن

خالد

سرمدی


همیشگی و جاودان

نامیرا


ماندنی و جاودان

پایا

لغت نامه دهخدا

نوتاش

نوتاش. [ن َ / نُو] (ص) سرمد. همیشه. دایم. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). جاوید. (انجمن آرا) (آنندراج). از برساخته های دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 271 شود.

نام های ایرانی

نوتاش

پسرانه، همیشه، دایم

فرهنگ عمید

جاودان

پاینده، پایدار، همیشگی: وصال او ز عمر جاودان بِه / خداوندا مرا آن دِه که آن بِه (حافظ: ۸۳۸)،
(قید) تا همیشه،
(قید) از مدت‌ها پیش. * جاویدان

فرهنگ معین

جاودان

(وِ) (ص مر.) جاویدان.

فرهنگ فارسی هوشیار

جاودان

همیشه، دایم، هموار، باقی، پیوسته، ابدی، جاویدان، جاودانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

جاودان

پایا، جاویدان، سرمد، فناناپذیر، مخلد، مدام، مستدام،
(متضاد) فانی

معادل ابجد

جاودان و نوتاش

828

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری